قابل توجه است واژه عروس گر چه در زبان فارسی به زن تازه شوهر کرده میگویند، ولی در فرهنگ عرب به مرد و زن هر دو مادام که در مراسم عروسی هستند اطلاق میگردد و از آن جا که مرد و زن در چنین مراسمی در بهترین و زیباترین حالات و کاملترین احترامات قرار دارند این واژه به موجودات بسیار زیبا و گرامی اطلاق میشود. (تفسیر نمونه، ج 23، ص 92?)
شبیهترین سوره به عروس
سوره الرحمن با کنایه و استعاره و ایهام بیشتری نازل شده است و همین باعث میشود که این سوره زیباتر از سورههای دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود؛ زیرا که حسن و زیبایی عروس در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام»
آیات قرآن و کلام وحی همواره از زیباترین و شیواترین کلمات برخوردار بودهاند، به گونهای که نه در کلام عرب و نه در هیچ کلام دیگری همانند نداشته و نخواهند داشت.
الفاظ کلام الهی از لحاظ کیفیت چنین کلمات و نظم زیباتر از هر نظم و نثر و از نظر مفاهیم و معانی دقیق و عمیق آن، شیواتر از هر سخن و کلام دیگری است.
ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتی با دیگر سورهها ندارد و شاید بتوان سورههای زیباتری هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آنها لقب «عروس» داده نشده است
اما در میان آیات و سورههای قرآن، بعضی از درخشندگی و برجستگی خاصی برخوردارند که ائمهعلیهم السلام به آنها اشاره کردهاند. از آن جمله سوره «الرحمن» است که «عروس قرآن» لقب گرفته است.(مستدرک الوسائل، ج 4، ص 351: روی عن موسی بن جعفر، عن آبائه عنه قال: «ولکل شیء عروس و عروس القرآن سوره الرحمن – جلذکره – ».)
اما چرا «عروس» و نه چیز دیگر؟ معلوم است که به خاطر زیبایی این سوره است، آن هم زیبایی مفاهیم این سوره، نه زیبایی ظاهر آیات و الفاظ آن؛ چه اینکه ظاهر آیات این سوره چندان تفاوتی با دیگر سورهها ندارد و شاید بتوان سورههای زیباتری هم از نظر نظم و نثر در قرآن پیدا کرد که به آنها لقب «عروس» داده نشده است.
اما باز این سؤال مطرح است که چه مفاهیم و معانی در این سوره وجود دارد که موجب شده این سوره لقب «عروس» به خود بگیرد، در حالی که میبینیم همین مطالب یعنی تذکر به نعمتهای خدا و توبیخ مکذبین در جاهای دیگر قرآن هم آمده است; با این حال چرا فقط این سوره را عروس قرآن نامیدهاند؟!
شاید بتوان به این سؤال با دو احتمال پاسخ داد:
اول اینکه بگوییم گرچه این مفاهیم در جاهای دیگر قرآن هم آمده است; اما تذکر به همه آنها در یک جا، به این صورت که در این سوره تکرار شده است، در جای دیگری از قرآن به چشم نمیخورد. اما احتمال دوم که به نظر میرسد به واقعیت نزدیکتر باشد، آن است که این سوره همانند عروس زیبایی در دیبا فرو رفته و در پس پرده حجله پنهان شده است. یعنی در پس پرده مفاهیم و معانی ظاهر آیات با چهرهای زیبا و در نهایتحسن پنهان شده که با سرانگشت اشاره محرمان وحی خودنمایی میکند.
و این گونه آیات گرچه در سورههای دیگر قرآن هم هست، اما در این سوره همچنان که اشاره خواهد شد، با کنایه و استعاره و ایهام بیشتری نازل شده است و همین باعث میشود که این سوره زیباتر از سورههای دیگر باشد و شباهتش به عروس بیشتر شود; زیرا که حسن و زیبایی عروس (همچنان که در آیه 72 همین سوره به آن اشاره شده است) در این است که در زیر تور و پشت پرده باشد: «حور مقصورات فی الخیام» .
کشف حقیقت از گوشههایی از سوره الرحمن
بعضی از مفسرین نمونههایی از این پرده برداری از الفاظ و معانی ظاهری و کشف جمال این حقیقت پنهان شده را بیان کردهاند که در این مقال، به طور اجمال به آنها میپردازیم:
علامه مجلسی در «بحار» از علی بن ابراهیم قمی چنین نقل کرده است (بحار الانوار، ج 24، ص 67، 36،171?) :«الرحمن علم القرآن»; یعنی «علم محمدا القرآن»و درباره آیه «خلق الانسان» میفرمایند: ذلک امیرالمؤمنین علیهالسلام «علمه البیان»; یعنی «علمه بیان کل شیء یحتاج الناس الیه» و درباره «الشمس و القمر بحسبان» میفرمایند که مراد آن دو نفر هستند (اولی و دومی از غاصبان خلافت)، که در قیامت به عذاب خدا گرفتار میشوند; به این صورت که نور ظاهری آنها به عرش برمی گردد و حرارت آنها هم که از جهنم بوده است، به جهنم برمی گردد و تعبیر «شمس» و «قمر» برای آن دو نفر به این جهت است که پیروان آنها آنان را خورشید این امت و نور آن میدانند. و به خدا سوگند که غیر از آن دو نفر کسی مراد خداوند نیست و نیز درباره این آیه «و النجم و الشجر یسجدان» فرمودهاند که «نجم» رسول خدا صلی الله علیه و آ له است که خداوند در جای دیگر قرآن هم به ایشان لقب نجم داده است. (در سوره نحل آیه 16:« و علامات و بالنجم هم یهتدون» که علامات اوصیاءهستند و نجم رسول خدا صلی الله علیه و آ له.)
و آیه «و السماء رفعها و وضع المیزان» را نیز چنین معنا میفرمایند که «سماء» رسول خداصلی الله علیه وآله است که خداوند او را به سوی خودش بالا بردهاست و «میزان» امیرالمؤمنینعلیهالسلام است که او را برای خلقش نصب کرده است و درباره آیه«الا تطغوا فی المیزان» میفرمایند که بر امام با عصیان از دستوراتش طغیان نکنید « و اقیموا الوزن بالقسط»; یعنی: برای خود امام عدل اقامه کنید.«و لاتخسروا المیزان»; به امام ظلم نکنید و حقش را کم نگذارید.
و اما درباره «فبای آلاء ربکما تکذبان» چنین میفرمایند که این آیه در ظاهر خطاب به جن و انس است ولی در باطن مراد، آن دو نفر (غاصبان خلافت) هستند.
و این مطالب از امام صادق علیهالسلام در کتاب «کنز الفوائد و تاویل الآیات الظاهرة» هم روایتشده است که علامه مجلسی در «بحار» از آن نقل کرده است. (بحار الانوار، ج 24، ص 309 و ج 30، ص 256?)
این در حالی است که درباره آیات دیگر این سوره هم به همین منوال پرده از چهره زیبای حقیقت کنار زده شده و مقداری از وجاهت و زیبایی آن را آشکار کردهاند.
علامه مجلسی در «بحار» (بحار، ج 24، ص 97، 98 و99) از کتاب «کنز الفوائد» از ابوذر رضی الله عنه از پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه و آ له درباره آیه «مرج البحرین یلتقیان» روایت کرده است که آن دو بحر علی و فاطمهعلیهماالسلام هستند که هر یک دریایی از علم هستند و یکی بر دیگری خروج نمیکند و «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» حسن و حسین علیهماالسلام هستند.
شیخ صدوق در «خصال» و ابن شهر آشوب در «مناقب» و دیگران نیز این روایت را نقل کردهاند. حال با این نمونهها، ما میتوانیم به جمع بندی زیبایی دست پیدا کنیم و آن اینکه سوره الرحمن در توصیف زیباترین مخلوقات خداوند و تذکر به قدردانی از این نعمتهای حقیقی و توبیخ تکذیب آنها نازل شده است و لقب «عروس» سزاوارترین لقب برای این سوره است و نباید از این نکته غافل بود که تعبیر آیات این سوره همه، به حکم وحدت سیاق، باید بر همین منوال بر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آ له تطبیق شود تا وحدت سیاق این سوره خدشه دار نشود.
در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) میخوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ رَحِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُ وَ أَدَّی شُکْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ: «هر کس سوره الرحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او (در ادای شکر نعمتها) رحم میکند، و حق شکر نعمتهائی را که به او ارزانی داشته، خودش ادا میکند
گر چه درباره آیات دیگر این سوره چنین تفاسیری از اهل بیتعلیهم السلام به ما نرسیده است ولی مشابه آنها در احادیث دیگری وارد شده است که منطبق بر مفاهیم این آیات است و شاید بتوان با کمک آنها مراد و مقصود واقعی بقیه آیات این سوره زیبا را پیدا کرد و اشاره مفسران کلام الهی و امانتداران وحی به بعضی از آنها و فروگذاری از بیان بعضی دیگر، از باب این است که «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»
فضیلت تلاوت سوره «الرحمن» چیست؟
از آنجا که این سوره، حسّ شکرگزاری را در انسانها به عالیترین وجهی برمی انگیزد، و بیان نعمتهای مادی و معنوی دنیا و آخرت، شوق طاعت و بندگی را در دل او افزایش میدهد، فضیلتهای فراوانی برای تلاوت آن در روایات آمده است، البته تلاوتی که در اعماق روح انسان نفوذ کند و مبدأ حرکت گردد، نه فقط لقلقه زبان.
از جمله در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) میخوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ رَحِمَ اللَّهُ ضَعْفَهُ وَ أَدَّی شُکْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ: «هر کس سوره الرحمن را بخواند خداوند به ناتوانی او (در ادای شکر نعمتها) رحم میکند، و حق شکر نعمتهائی را که به او ارزانی داشته، خودش ادا میکند».
در حدیث دیگری در «ثواب الاعمال» از «امام صادق»(علیهالسلام) میخوانیم: «تلاوت سوره الرحمن، و قیام به آن را هرگز رها نکنید; چرا که این سوره در قلوب منافقان هرگز استقرار نمییابد، و خداوند آن را در قیامت به صورت انسانی قرار میدهد که زیباترین چهره، و خوشبوترین رایحه را دارد، سپس در جایی قرار میگیرد که از همگان به خداوند متعال نزدیکتر است! خداوند از این سوره میپرسد: چه کسی در زندگی دنیا به محتوای تو قیام داشت و تلاوت تو را ادامه میداد؟
در پاسخ میگوید: خداوندا! فلان و فلان، در این حال صورتهای آنها سپید میشود، خدا به آنها میفرماید: اکنون هر که را میخواهید شفاعت کنید، آنها تا آنجا که آرزو دارند شفاعت میکنند، و برای هیچ کس شفاعت نمیکنند مگر این که به آنها گفته میشود: وارد بهشت شوید و هر کجا میخواهید ساکن گردید»!.
و در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ فَقَالَ عِنْدَ کُلِّ «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» لابِشَیْء مِنْ آلائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ، فَإِنْ قَرَأَهَا لَیْلاً ثُمَّ مَاتَ مَاتَ شَهِیداً، وَ إِنْ قَرَأَهَا نَهَاراً فَمَاتَ مَاتَ شَهِیداً: «هر کس سوره الرحمن را بخواند و هنگامی که به آیه «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» میرسد بگوید: لابِشَیْء مِنْ آلائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ: «خداوندا هیچ یک از نعمتهای تو را انکار نمیکنم» اگر این تلاوت در شب باشد و بمیرد شهید خواهد بود، و اگر در روز باشد و در همان روز بمیرد نیز شهید خواهد بود» !.( تفسیر نمونه، جلد 23، صفحه 103?)
منبع :نور آسمان
نظرات شما: نظر